بازدید :
244
زمان ارسال :
3 سال پيش
بازدید :
244
زمان ارسال :
3 سال پيش
کانال : رمان
قسمت اول پادکست آواژه:
رمان ایرانی مثل هیچ شب📕
نگاهش از چشمانم گریخت. به کف زمین افتاد. از کفش تا لباس و موهایم. فکر کردم غیر از خودش کسی نیست که توجه اش اینگونه مرا به وجد آورد.
انگار خدا تمام مواهبشو در تو جمع کرده و هیچی رو ازت دریغ نکرده.
انقدر در این جمله هیجان جمع شده بود که آدرنالین خونم را بالا برد.💜
توضیحات :
قسمت اول پادکست آواژه:
رمان ایرانی مثل هیچ شب📕
نگاهش از چشمانم گریخت. به کف زمین افتاد. از کفش تا لباس و موهایم. فکر کردم غیر از خودش کسی نیست که توجه اش اینگونه مرا به وجد آورد.
انگار خدا تمام مواهبشو در تو جمع کرده و هیچی رو ازت دریغ نکرده.
انقدر در این جمله هیجان جمع شده بود که آدرنالین خونم را بالا برد.💜
تگ ها:
0نظر ثبت شده
آیا از حذف این لیست پخش اطمینان دارید؟
0نظر ثبت شده
لیست پخش ایجاد شد.
نظر شما ثبت گردید و پس از تایید منتشر خواهد شد.