بازدید :
3,990
زمان ارسال :
5 سال پيش
بازدید :
3,990
زمان ارسال :
5 سال پيش
کانال : غدیر
ویدئو شعر سید حمیدرضا برقعی در شب عید غدیر خم در وصف امیرالمومنین
متن کامل شعر
سید حمیدرضا برقعی غدیر خم در وصف علی (علیه السلام)محسنیه ورامینزخمی ام التیام می خواهم التیام از امام می خواهم.السلام وعلیک یا ساقی.من علیک السلام می خواهممستی ام را بیا دوچندان کن جام می پشت جام می خواهم گاه گاهی کمی جنون دارممن جنونی مدام می خواهمتا بگردم کمی به دور سرت طوف بیت الحرام می خواهم لحظه مرگ چشم در راهم از تو حسن ختام می خواهمدر نجف سینه بی قرار از عشق گفت لایمکن الفرار از عشق مصرع ناقص من کاش که کامل می شدشعر در وصف تو از سوی تو نازل می شدشعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست من که حیران تو حیران توام می دانم نه فقط من که در این دایره سرگردانمهمه ی عالم و آدم به تو می اندیشد شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشددر زمین هستی و آن سوتر از افلاک تویی علت خلق زمین ای پدر خاک تویی کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست «پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دیدخود زلیخا شد و خود پیرهن صبر دریدکعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشتقلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت: «ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه
توضیحات :
ویدئو شعر سید حمیدرضا برقعی در شب عید غدیر خم در وصف امیرالمومنین
متن کامل شعر
سید حمیدرضا برقعی غدیر خم در وصف علی (علیه السلام)محسنیه ورامینزخمی ام التیام می خواهم التیام از امام می خواهم.السلام وعلیک یا ساقی.من علیک السلام می خواهممستی ام را بیا دوچندان کن جام می پشت جام می خواهم گاه گاهی کمی جنون دارممن جنونی مدام می خواهمتا بگردم کمی به دور سرت طوف بیت الحرام می خواهم لحظه مرگ چشم در راهم از تو حسن ختام می خواهمدر نجف سینه بی قرار از عشق گفت لایمکن الفرار از عشق مصرع ناقص من کاش که کامل می شدشعر در وصف تو از سوی تو نازل می شدشعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست من که حیران تو حیران توام می دانم نه فقط من که در این دایره سرگردانمهمه ی عالم و آدم به تو می اندیشد شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشددر زمین هستی و آن سوتر از افلاک تویی علت خلق زمین ای پدر خاک تویی کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست «پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دیدخود زلیخا شد و خود پیرهن صبر دریدکعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشتقلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت: «ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه
0نظر ثبت شده
آیا از حذف این لیست پخش اطمینان دارید؟
0نظر ثبت شده
لیست پخش ایجاد شد.
نظر شما ثبت گردید و پس از تایید منتشر خواهد شد.