بازدید :
1,413
زمان ارسال :
7 سال پيش
بازدید :
1,413
زمان ارسال :
7 سال پيش
کانال : کارتون بنر
کارتون بنر را نیپون در سال ۱۹۷۹ ساخت. سریال از روی یک رمان آمریکایی به همین اسم ساخته شده که داستان بچههای کوه تالاک (جکی و جیل) را هم همین نویسنده نوشته. کارگردانش، یوشی هیرو کوردا، کارگردان خانواده دکتر ارنست و بچههای کوه تالاک هم هست. او درباره بنر گفته: با آهنگ نواهای ژاپنی و صدای زنگوله، یک سنجاب کوچولو تند و تند رد میشه و از درخت میره بالا. بعد توی سوراخ با یک ضربه دندان، گردو را نصف میکنه. اسم این سنجاب، بنره
فکر میکنم تنها گربه مورد علاقهام در کارتونها، مادر بنر بود. مادر یک سنجاب. سنجاب کوچولویی که در تله آدمها گرفتار شده بود و این گربه او را در مزرعه نگه داشته بود و بزرگ کرده بود. فکر میکنم این به خاطر همدردی با خود بنر بود، وقتی که باقی سنجابها به خاطر چیزهایی که از مادرش داشت، مسخرهاش میکردند. بنر، ماهی میخورد، موقع خواب دمش را بغل میکرد و زنگوله به گردنش داشت و برای همینها بقیه سنجابهای جنگل مسخرهاش میکردند. و من، هر وقت بنر مسخره میشد، قیافه همکلاسی یتیمم میآمد جلوی چشمم و آن روزی که به خاطر حرفی مسخرهاش کردیم و بعد او با یک بغضی گفت: مامانم این جوری میگفت و دوید توی حیاط.
تقریبا همه کاراکترهای بنر و ماجراهایشان، معادل خارجی داشت و راحت میشد با آنها رابطه برقرار کرد. از مامان گربه که بنر در آتش سوزی مزرعه از او جدا شده بود و تصویر یک مادر ایده آل و همراه بود. تا خاله لاری که بچهاش کلی همیشه از دست مراقبتهای زیادی مادرش فراری بود.
سو و پدربزرگش و همدلیشان با بنر و رادا که همیشه به بنر حسودی می کرد و آخر وقتی بنر او را از دست یک لاک پشت نجات داد، با او خوب شد. گوجا با آن ابروهای پهن که همیشه با همه چیز مخالف بود
و عمو جغد شاخدار که برخلاف غریزه اش از خوردن بنر خودداری می کرد و او را دوست داشت و شاید دوست داشتنیترین شخصیت کارتون بو
توضیحات :
کارتون بنر را نیپون در سال ۱۹۷۹ ساخت. سریال از روی یک رمان آمریکایی به همین اسم ساخته شده که داستان بچههای کوه تالاک (جکی و جیل) را هم همین نویسنده نوشته. کارگردانش، یوشی هیرو کوردا، کارگردان خانواده دکتر ارنست و بچههای کوه تالاک هم هست. او درباره بنر گفته: با آهنگ نواهای ژاپنی و صدای زنگوله، یک سنجاب کوچولو تند و تند رد میشه و از درخت میره بالا. بعد توی سوراخ با یک ضربه دندان، گردو را نصف میکنه. اسم این سنجاب، بنره
فکر میکنم تنها گربه مورد علاقهام در کارتونها، مادر بنر بود. مادر یک سنجاب. سنجاب کوچولویی که در تله آدمها گرفتار شده بود و این گربه او را در مزرعه نگه داشته بود و بزرگ کرده بود. فکر میکنم این به خاطر همدردی با خود بنر بود، وقتی که باقی سنجابها به خاطر چیزهایی که از مادرش داشت، مسخرهاش میکردند. بنر، ماهی میخورد، موقع خواب دمش را بغل میکرد و زنگوله به گردنش داشت و برای همینها بقیه سنجابهای جنگل مسخرهاش میکردند. و من، هر وقت بنر مسخره میشد، قیافه همکلاسی یتیمم میآمد جلوی چشمم و آن روزی که به خاطر حرفی مسخرهاش کردیم و بعد او با یک بغضی گفت: مامانم این جوری میگفت و دوید توی حیاط.
تقریبا همه کاراکترهای بنر و ماجراهایشان، معادل خارجی داشت و راحت میشد با آنها رابطه برقرار کرد. از مامان گربه که بنر در آتش سوزی مزرعه از او جدا شده بود و تصویر یک مادر ایده آل و همراه بود. تا خاله لاری که بچهاش کلی همیشه از دست مراقبتهای زیادی مادرش فراری بود.
سو و پدربزرگش و همدلیشان با بنر و رادا که همیشه به بنر حسودی می کرد و آخر وقتی بنر او را از دست یک لاک پشت نجات داد، با او خوب شد. گوجا با آن ابروهای پهن که همیشه با همه چیز مخالف بود
و عمو جغد شاخدار که برخلاف غریزه اش از خوردن بنر خودداری می کرد و او را دوست داشت و شاید دوست داشتنیترین شخصیت کارتون بو
تگ ها:
0نظر ثبت شده
آیا از حذف این لیست پخش اطمینان دارید؟
0نظر ثبت شده
لیست پخش ایجاد شد.
نظر شما ثبت گردید و پس از تایید منتشر خواهد شد.