بازدید :
1,849
زمان ارسال :
8 سال پيش
بازدید :
1,849
زمان ارسال :
8 سال پيش
کانال : خبرگزاری فارس
درس دوازدهم بسم الله الرحمن الرحیم فعل النهی فی اللهجة العراقیّة نتحدّث الیوم مُتابعة لما قدّمنا فی الحصة السابقة موضوع بعض الافعال التی نسمیها فعل النهی فی اللهجة العراقیّة. در جلسه قبل فعل امر را آموزش دادیم و در این جلسه فعل نهی را بیان خواهیم کرد. در لهجه عراقی کلمه"لا" که البته"لَ" تلفظ می شود لإنّ الألف الموجود فی اللهجة العراقیة و تقریبا سائر اللهِجات یُتلفّظ بشِکل قصیر لا بشکل طویل فمثلا تکتب یکون ما تکتب و اما چند اصطلاح مورد کاربرد در زبان عربی: إشعَبالَک [در واقع شئ علی بالک بوده است]؟ یعنی ماذا تفکّر؟ در ذهنت چه می گذرد؟ به چه چیزی فکر می کنی؟(بال: ذهن، فکر). حبیبی شعبالک بالرحلة: دوست من درباره سفر چی فکر می کنی؟ أمی شعبالِچ بالطعام؟ مادر برای غذا چه فکری کردی؟ چه در سر داری؟ کلمه "دیربالَک(deeyer) یعنی إهتمّ بالموضوع: به این موضوع توجه کن. دیر بالک یا سَوّاق: راننده هواست به رانندگی ات باشه، دیر بالِچ عَ الطعام: هواست به غذا باشد. دیر بالکم(deerebalkom) بالجَّنط(جمع جنطه): هواستون به ساک ها باشه. اصطلاح "ماشی الحال" یعنی اوضاع خوبه، بد نیست. شُنو أوضاع أمنیه؟ وضعیت امنیتی عراق چگونه است؟ حمدِ الله، ماشی الحال!خدا رو شکر، اوضاع میگذره. شنو الکَهرَباء و الخدمات؟ اوضاع برق و خدمات (سرویس دهی)چطور است؟ نعم، ماشی الحال. مصطلح بعدی" لا و لا" به معنی نه اینطوری و اینطوری" است[در مقام مقایسه]. چم سعر البیت(beet) با لعراق؟ قیمت خانه در عراق چقدر است؟ لا رخیص و لا غالی یا مو رخیص و مو غالی: نه ارزان و نه گران. کیف(keef) الأجواء بالبغداد؟ وضعیت هوا در بغداد چطور است؟ لا حارّ و لا بارد: نه گرم و نه سرد. سومین اصطلاحی که باید در این درس به آن توجه کرد معنی" داشتن" است.قبلا درباره بودن و نبودن(أکو و ماکو) صحبت کردیم. برای داشتن از اصطلاح"إِل" استفاده می کنیم. إله (eloo) بیت: یعنی له بیت خانه دارد.إله سیارة: ماشین دارد. إلنا سؤال: سوال داریم.إلکم بِطاگه؟ شما بلیط دارید؟لا، مو عندنا(edna) بطاقه.[خطاب به یک خانم] إلَچ مُشچلة؟آیا شما مشکلی دارید؟ منفی "إل" می شود "مال". مالکم( با سکون لام) سیارة: شما ماشین ندارید. مالُه وقِت: او وقت ندارد. در اینجا به چند جمله مورد استفاده در گفتگوهای عمومی را اشاره می کنیم: اصطلاح زِین و مُو زِین؛ شنو الدَخَل بالعراق؟ وضعیت درآمدی درعراق چگونه است؟ والله مو زین! واقعیتش خوب نیست. کلمه والله برای تاکید است. شُنو گصدک من المشی؟ هدف تو از این پیاده روی چیست؟ والله نِگصِد بالثواب: به قصد ثواب. نِقصِد بمعنی نرید، بمعنی نطلُب. الحوار بین إمرأتین مثلا بسمة و لیلی: - مساء الخیر - مساء النور - آنی اسمی بَسمه، شنو إسمِچ؟( اسم من بسمه است، اسم شما چیست؟) - آنی اسمی لیلی. و إذا احد یُعرّف نفسه وقتی کسی خودش را معرفی می کند می گوییم: تشرّفنا بک یعنی از آشنایی با شما خوشحال شدیم و جوابه: وِلنا الشرف؛ ولنا یعنی و لَنا ( ما هم همینطور). مِنِین أنتو؟ شما از کجا هستی؟ یا مِنِین إنتی؟ منین إنتم؟ آنی من ایران، آنی ایرانی، آنی ایرانیة للمؤنث و إنتو مِنین؟ شما از کجا هستید؟ إشگَد صار لک إهنا: صار لی إسبوعین و برای خانم: إشگَد صار لِچ إهنا؛ آنی ولدت هنا من اینجا به دنیا آمده ام. زِرتی بغداد؟ آیا بغداد را دیده ای؟ آنی شِفِت بغداد گَبِل سنة یکسال پیش بغداد را دیدار کرده ام، فرصة سعیدة: اوقات خوبی داشته باشید. فتعلمنا بعض هذه الکلمات فی درسنا إلیوم و إلی لقاء آخر نستودعکم الله تا دیداری دیگر شما را به خدا می سپارم. خلاصه درس دوازدهم: 1- إشعَبالَک(SHABALAK) یعنی در ذهنت چه می گذرد ، به چه چیزی فکر می کنی؟حبیبی شعبالک بالرحله: دوست من درباره سفر چی فکر می کنی؟ إمی شعبالِچ بالطعام؟ مادر برای غذا چه فکری کردی؟ چه در سر داری؟ 2- کلمه "دیربالَک (DEEYER) یعنی به این موضوع توجه کن. دیر بالک یا سَوّاق: راننده هواست به رانندگی ات باشه، دیر بالِچ بالطعام: هواست به غذا باشد. 3- اصطلاح "ماشی الحال" یعنی اوضاع خوبه، بد نیست. شُنو أوضاع؟وضعیت چطور است؟ حمدِ الله، ماشی الحال! خدا رو شکر، اوضاع میگذره. 4- کیف(keef) الأجواء ببغداد؟ وضعیت هوا در بغداد چطور است؟ لا حارّ و لا بارد: نه گرم و نه سرد. 5-برای داشتن از اصطلاح"إِل" استفاده می کنیم. إله(eloo) بیت: یعنی له بیت خانه دارد.إله سیاره: خانه دارد.إلنا سؤال: سوال داریم.إلکم سؤال؟[خطاب به یک خانم:] إلَچ مُشچلة؟آیا شما مشکلی دارید؟ منفی "إل" می شود "مال"؛ مالُه وقِت: او وقت ندارد. تدریبات 12 سَفـْرة سَعیدة، إنشالله. أشوفک باچـِر، إنشالله. آنی رایح لْ بغداد بعد اسـْبوع، إنشالله. شـْلون شـغـْلک؟ إنشالله زین؟ شـْلونـْکم إلـْیوم؟ إنشالله زینین؟ شـْلون ولـْدِک؟ زینین، إلحمدلله. شـْلونک إلیوم؟ زین، إلحمدلله. إلحمدلله. من فضلک، وین إلتـّـکسی؟ الله یخلیک، وین إلتـّکسی؟ من فضلچ، إفتحی الجـُّنطة. الله یخلیچ، إفتحی الجنطة. من فضلچ، وین البرید؟ الله یخلیچ، وین البرید؟ من فضلک، ساعـِدنی بالجـُّنـْطة. یلـْله، خلیّـنا نروح للبیت. یلـْله، جیبی الکرسی. یلـْله، رح یمشی القطار. یلـْله، خلّـینا نأکل. مفتش: مَعِچ أشیاء ممنوعة؟ بسمة: لا، والله. والله ، مَ شفت بابل. والله ما روح معک.
توضیحات :
درس دوازدهم بسم الله الرحمن الرحیم فعل النهی فی اللهجة العراقیّة نتحدّث الیوم مُتابعة لما قدّمنا فی الحصة السابقة موضوع بعض الافعال التی نسمیها فعل النهی فی اللهجة العراقیّة. در جلسه قبل فعل امر را آموزش دادیم و در این جلسه فعل نهی را بیان خواهیم کرد. در لهجه عراقی کلمه"لا" که البته"لَ" تلفظ می شود لإنّ الألف الموجود فی اللهجة العراقیة و تقریبا سائر اللهِجات یُتلفّظ بشِکل قصیر لا بشکل طویل فمثلا تکتب یکون ما تکتب و اما چند اصطلاح مورد کاربرد در زبان عربی: إشعَبالَک [در واقع شئ علی بالک بوده است]؟ یعنی ماذا تفکّر؟ در ذهنت چه می گذرد؟ به چه چیزی فکر می کنی؟(بال: ذهن، فکر). حبیبی شعبالک بالرحلة: دوست من درباره سفر چی فکر می کنی؟ أمی شعبالِچ بالطعام؟ مادر برای غذا چه فکری کردی؟ چه در سر داری؟ کلمه "دیربالَک(deeyer) یعنی إهتمّ بالموضوع: به این موضوع توجه کن. دیر بالک یا سَوّاق: راننده هواست به رانندگی ات باشه، دیر بالِچ عَ الطعام: هواست به غذا باشد. دیر بالکم(deerebalkom) بالجَّنط(جمع جنطه): هواستون به ساک ها باشه. اصطلاح "ماشی الحال" یعنی اوضاع خوبه، بد نیست. شُنو أوضاع أمنیه؟ وضعیت امنیتی عراق چگونه است؟ حمدِ الله، ماشی الحال!خدا رو شکر، اوضاع میگذره. شنو الکَهرَباء و الخدمات؟ اوضاع برق و خدمات (سرویس دهی)چطور است؟ نعم، ماشی الحال. مصطلح بعدی" لا و لا" به معنی نه اینطوری و اینطوری" است[در مقام مقایسه]. چم سعر البیت(beet) با لعراق؟ قیمت خانه در عراق چقدر است؟ لا رخیص و لا غالی یا مو رخیص و مو غالی: نه ارزان و نه گران. کیف(keef) الأجواء بالبغداد؟ وضعیت هوا در بغداد چطور است؟ لا حارّ و لا بارد: نه گرم و نه سرد. سومین اصطلاحی که باید در این درس به آن توجه کرد معنی" داشتن" است.قبلا درباره بودن و نبودن(أکو و ماکو) صحبت کردیم. برای داشتن از اصطلاح"إِل" استفاده می کنیم. إله (eloo) بیت: یعنی له بیت خانه دارد.إله سیارة: ماشین دارد. إلنا سؤال: سوال داریم.إلکم بِطاگه؟ شما بلیط دارید؟لا، مو عندنا(edna) بطاقه.[خطاب به یک خانم] إلَچ مُشچلة؟آیا شما مشکلی دارید؟ منفی "إل" می شود "مال". مالکم( با سکون لام) سیارة: شما ماشین ندارید. مالُه وقِت: او وقت ندارد. در اینجا به چند جمله مورد استفاده در گفتگوهای عمومی را اشاره می کنیم: اصطلاح زِین و مُو زِین؛ شنو الدَخَل بالعراق؟ وضعیت درآمدی درعراق چگونه است؟ والله مو زین! واقعیتش خوب نیست. کلمه والله برای تاکید است. شُنو گصدک من المشی؟ هدف تو از این پیاده روی چیست؟ والله نِگصِد بالثواب: به قصد ثواب. نِقصِد بمعنی نرید، بمعنی نطلُب. الحوار بین إمرأتین مثلا بسمة و لیلی: - مساء الخیر - مساء النور - آنی اسمی بَسمه، شنو إسمِچ؟( اسم من بسمه است، اسم شما چیست؟) - آنی اسمی لیلی. و إذا احد یُعرّف نفسه وقتی کسی خودش را معرفی می کند می گوییم: تشرّفنا بک یعنی از آشنایی با شما خوشحال شدیم و جوابه: وِلنا الشرف؛ ولنا یعنی و لَنا ( ما هم همینطور). مِنِین أنتو؟ شما از کجا هستی؟ یا مِنِین إنتی؟ منین إنتم؟ آنی من ایران، آنی ایرانی، آنی ایرانیة للمؤنث و إنتو مِنین؟ شما از کجا هستید؟ إشگَد صار لک إهنا: صار لی إسبوعین و برای خانم: إشگَد صار لِچ إهنا؛ آنی ولدت هنا من اینجا به دنیا آمده ام. زِرتی بغداد؟ آیا بغداد را دیده ای؟ آنی شِفِت بغداد گَبِل سنة یکسال پیش بغداد را دیدار کرده ام، فرصة سعیدة: اوقات خوبی داشته باشید. فتعلمنا بعض هذه الکلمات فی درسنا إلیوم و إلی لقاء آخر نستودعکم الله تا دیداری دیگر شما را به خدا می سپارم. خلاصه درس دوازدهم: 1- إشعَبالَک(SHABALAK) یعنی در ذهنت چه می گذرد ، به چه چیزی فکر می کنی؟حبیبی شعبالک بالرحله: دوست من درباره سفر چی فکر می کنی؟ إمی شعبالِچ بالطعام؟ مادر برای غذا چه فکری کردی؟ چه در سر داری؟ 2- کلمه "دیربالَک (DEEYER) یعنی به این موضوع توجه کن. دیر بالک یا سَوّاق: راننده هواست به رانندگی ات باشه، دیر بالِچ بالطعام: هواست به غذا باشد. 3- اصطلاح "ماشی الحال" یعنی اوضاع خوبه، بد نیست. شُنو أوضاع؟وضعیت چطور است؟ حمدِ الله، ماشی الحال! خدا رو شکر، اوضاع میگذره. 4- کیف(keef) الأجواء ببغداد؟ وضعیت هوا در بغداد چطور است؟ لا حارّ و لا بارد: نه گرم و نه سرد. 5-برای داشتن از اصطلاح"إِل" استفاده می کنیم. إله(eloo) بیت: یعنی له بیت خانه دارد.إله سیاره: خانه دارد.إلنا سؤال: سوال داریم.إلکم سؤال؟[خطاب به یک خانم:] إلَچ مُشچلة؟آیا شما مشکلی دارید؟ منفی "إل" می شود "مال"؛ مالُه وقِت: او وقت ندارد. تدریبات 12 سَفـْرة سَعیدة، إنشالله. أشوفک باچـِر، إنشالله. آنی رایح لْ بغداد بعد اسـْبوع، إنشالله. شـْلون شـغـْلک؟ إنشالله زین؟ شـْلونـْکم إلـْیوم؟ إنشالله زینین؟ شـْلون ولـْدِک؟ زینین، إلحمدلله. شـْلونک إلیوم؟ زین، إلحمدلله. إلحمدلله. من فضلک، وین إلتـّـکسی؟ الله یخلیک، وین إلتـّکسی؟ من فضلچ، إفتحی الجـُّنطة. الله یخلیچ، إفتحی الجنطة. من فضلچ، وین البرید؟ الله یخلیچ، وین البرید؟ من فضلک، ساعـِدنی بالجـُّنـْطة. یلـْله، خلیّـنا نروح للبیت. یلـْله، جیبی الکرسی. یلـْله، رح یمشی القطار. یلـْله، خلّـینا نأکل. مفتش: مَعِچ أشیاء ممنوعة؟ بسمة: لا، والله. والله ، مَ شفت بابل. والله ما روح معک.
0نظر ثبت شده
آیا از حذف این لیست پخش اطمینان دارید؟
0نظر ثبت شده
لیست پخش ایجاد شد.
نظر شما ثبت گردید و پس از تایید منتشر خواهد شد.