بازدید :
7,992
زمان ارسال :
7 سال پيش
بازدید :
7,992
زمان ارسال :
7 سال پيش
کانال : حامد زمانی
بخت باز آید از آن در که یکی چون تو در آید
روی زیبای تو دیدن درِ دولت بگشاید
صبر بسیار بباید پدرِ پیرِ فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
این ظرافت که تو داری همه دل ها بفریبی
این لطافت که تو داری همه غم ها بزداید
چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند
پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید
نیشکر با همه شیرینی اگر لب بگشایی
پیش نطق شکرینت چو نی انگشت بخاید
گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی
چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید
مژده ای دل که کنون وقت وصال است و غمت رو به زوال است
به عشاق بگویید ره وصل بپویید که چهارم مه از آن چهاردهِ ما
که عالم همه مجنون رخش در طلبش نعره زنانند و به دف رقص کنانند و
به دل خوف و رجا از کرم ساقی ما سرد شده درد و ز شوق قدمش سرو روان است و
چنین است و چنان است و قرار دو جهان است و
سپاهی ز غلامان به رهش جامه دریدند و
دل از خویش بریدند و به معشوق رسیدند و
همین مشغله ی ماست
که از عشق بمیریم و جز او یار نگیریم
با همه خلق نمودم خم ابرو که تو داری
ماه نو هر که ببیند به همه کس بنماید
دل به سختی بنهادم پس از آن دل به تو دادم
آنکه از دوست تحمل نکند عهد نپاید
گر حلال است که خون همه عالم تو بریزی
آن که روی از همه عالم به تو آورد نشاید
چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند
پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
باز نیابد خلاص هر که در این دام رفت
یاد تو می رفت و ما عاشق و بیدل شدیم
پرده بر انداختی کار به اتمام رفت
مه ننماید به روز چیست که در خانه تافت
سرو نروید به بام کیست که بر بام رفت
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی
حاصل عمر آن دم است باقی ایام رفت
دل و دینم به فدای قد و بالای نگاری
که همی بنده نواز است و حقیقت نه مجاز است
چه بگویم که چنین قصه دراز است
جهانی به درش غرق نیاز است
نماز است جواز است و دلم سوز و گداز است
من همان من همان من همان ریزه خور خوان کریمش
که به کس کار ندارم به جز آن یار ندارم
به کسی کار ندارم ثمنی غیر دلم بر سر بازار ندارم
من نالایق ناقابل نالان چه کنم
با همه درماندگی و دوری و شرمندگی و بندگی و بی ثمری
پیش همان شه که کریم است و رحیم است و همان یار قدیم است
جهانگیرِ جهاندار و به دل دلبر و دلدار و
وفادار و هوادار و بهین سرور و سردار و
کس و کار و به دل یار و جهانی به کرم هاش بدهکار و
چه میشد دل غم دیده ی من را بشود باز خریدار
توضیحات :
بخت باز آید از آن در که یکی چون تو در آید
روی زیبای تو دیدن درِ دولت بگشاید
صبر بسیار بباید پدرِ پیرِ فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
این ظرافت که تو داری همه دل ها بفریبی
این لطافت که تو داری همه غم ها بزداید
چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند
پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید
نیشکر با همه شیرینی اگر لب بگشایی
پیش نطق شکرینت چو نی انگشت بخاید
گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی
چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید
مژده ای دل که کنون وقت وصال است و غمت رو به زوال است
به عشاق بگویید ره وصل بپویید که چهارم مه از آن چهاردهِ ما
که عالم همه مجنون رخش در طلبش نعره زنانند و به دف رقص کنانند و
به دل خوف و رجا از کرم ساقی ما سرد شده درد و ز شوق قدمش سرو روان است و
چنین است و چنان است و قرار دو جهان است و
سپاهی ز غلامان به رهش جامه دریدند و
دل از خویش بریدند و به معشوق رسیدند و
همین مشغله ی ماست
که از عشق بمیریم و جز او یار نگیریم
با همه خلق نمودم خم ابرو که تو داری
ماه نو هر که ببیند به همه کس بنماید
دل به سختی بنهادم پس از آن دل به تو دادم
آنکه از دوست تحمل نکند عهد نپاید
گر حلال است که خون همه عالم تو بریزی
آن که روی از همه عالم به تو آورد نشاید
چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند
پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
باز نیابد خلاص هر که در این دام رفت
یاد تو می رفت و ما عاشق و بیدل شدیم
پرده بر انداختی کار به اتمام رفت
مه ننماید به روز چیست که در خانه تافت
سرو نروید به بام کیست که بر بام رفت
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی
حاصل عمر آن دم است باقی ایام رفت
دل و دینم به فدای قد و بالای نگاری
که همی بنده نواز است و حقیقت نه مجاز است
چه بگویم که چنین قصه دراز است
جهانی به درش غرق نیاز است
نماز است جواز است و دلم سوز و گداز است
من همان من همان من همان ریزه خور خوان کریمش
که به کس کار ندارم به جز آن یار ندارم
به کسی کار ندارم ثمنی غیر دلم بر سر بازار ندارم
من نالایق ناقابل نالان چه کنم
با همه درماندگی و دوری و شرمندگی و بندگی و بی ثمری
پیش همان شه که کریم است و رحیم است و همان یار قدیم است
جهانگیرِ جهاندار و به دل دلبر و دلدار و
وفادار و هوادار و بهین سرور و سردار و
کس و کار و به دل یار و جهانی به کرم هاش بدهکار و
چه میشد دل غم دیده ی من را بشود باز خریدار
تگ ها:
0نظر ثبت شده
آهنگ تیتراژ ماه عسل 91 از حامد زمانی
آهنگ عالم عشق از ایمان حداد و حامد زمانی
آهنگ ثریا از حامد زمانی
آهنگ بهارم از حامد زمانی
آهنگ رمز آرزوهام از حامد زمانی
آهنگ کرکره از حامد زمانی
آهنگ آروم آروم از حامد زمانی
آهنگ به کی بگم از حامد زمانی
آهنگ دیروز امروز فردا از حامد زمانی
آهنگ متلاشی از حامد زمانی
آهنگ همبند از حامد زمانی
آهنگ مگه این عشق هم تحریم میشه از حامد زمانی
آهنگ لبیک از حامد زمانی
آهنگ امام رضا از حامد زمانی و عبدالرضا هلالی
آهنگ امام حسین از حامد زمانی و عبدالرضا هلالی
آهنگ آخرین قدم از حامد زمانی
آهنگ گزینه های روی میز از حامد زمانی
آهنگ صبح امید از حامد زمانی
آهنگ فصل رسیدن از حامد زمانی
آهنگ چشم مجنون از حامد زمانی
آهنگ محمد از حامد زمانی
آهنگ هم آواز طوفان از حامد زمانی
آهنگ جوون از حامد زمانی
آهنگ سپر از حامد زمانی
موزیک ویدئوی رفیقم حسین از حامد زمانی و عبدالرضا هلالی
آهنگ خادم الحسین از حامد زمانی
موزیک ویدئوی فرمانده السلام از حامد زمانی
آهنگ ریل از حامد زمانی
آهنگ ترور از حامد زمانی
نماهنگ یگان ویژه از حامد زمانی
موزیک ویدیو سپر از حامد زمانی
آهنگ سردار من از حامد زمانی
آهنگ دلارام از حامد زمانی
آیا از حذف این لیست پخش اطمینان دارید؟
0نظر ثبت شده
لیست پخش ایجاد شد.
نظر شما ثبت گردید و پس از تایید منتشر خواهد شد.