بازدید :
301
زمان ارسال :
2 سال پيش
بازدید :
301
زمان ارسال :
2 سال پيش
کانال : هنرمندان
هوشنگ ابتهاج (سایه ) شاعر قدیمی ایرانی در 94 سالگی درگذشت | علت مرگ و اخرین صحبت های دخترش
هوشنگ ابتهاج شاعر برجسته ایرانی که با تخلص «سایه» قلم میزد در سن ۹۴ سالگی درگذشته است. یلدا ابتهاج در پستی در اینستاگرام با اعلام خبر درگذشت پدرش نوشت: «سایه ما با هفت هزار سالگان سر به سر شد.»
در زیر شرح حال او را در مطلبی به قلم الهه خوشنام میخوانید.
پیوند تنگاتنگ شعر و موسیقی، هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) را از موسیقی به شعر رسانید. قهوهخانه کوچک شهر رشت در کوچه پس کوچههای نزدیک خانه پدری هر روز سایه نوجوان را که هنوز سبلیش استالینی نشده بود و ریشهایش دو شاخه، برای شنیدن صدای قمر و ادیب و قوامی و ... به پای رادیوی قهوه خانه میکشانید.
سایه برای رسیدن از موسیقی به شعر همه دیگر استعدادهای خود را در بوته آزمایش گذاشت. چندان قراری نداشت و از بیقراریهایش نه تنها پدر و مادر در عذاب بودند که خود نیز نمیدانست چه میخواهد. جز درس و مشق به هر کار دیگری تن میداد. پدر و مادر نیز به هر ساز این پسر دردانه تخس خانواده تن در میدادند تا شاید آرامشی در این بیقراریها هویدا شود. نقاشی، آشپزی، خیاطی و مجسمهسازی را تجربه و همه را نیمهکاره رها کرده بود. نواختن ویولن نیز سرنوشتی بهتر از دیگر هنرها نداشت. موسیقی و رادیو اما همیشه در متن همه این تجربیات بود.
سرانجام در نوزده سالگی نخستین دفتر شعرش «نخستین نغمهها» را منتشر کرد. خودش که از نغمهها راضی نبود هیچ، شهرتی هم برایش نیاورد. به "سراب" روی آورد تا در ظاهر دلفریب آن حقیقتی را دریابد. پس از آن "شبگیر" و سیاه مشقهای یک و دو سه را عرضه کرد. حالا دیگر در پشت نام سایه، سایهای از اشتهار نیز دیده میشد.
توضیحات :
هوشنگ ابتهاج (سایه ) شاعر قدیمی ایرانی در 94 سالگی درگذشت | علت مرگ و اخرین صحبت های دخترش
هوشنگ ابتهاج شاعر برجسته ایرانی که با تخلص «سایه» قلم میزد در سن ۹۴ سالگی درگذشته است. یلدا ابتهاج در پستی در اینستاگرام با اعلام خبر درگذشت پدرش نوشت: «سایه ما با هفت هزار سالگان سر به سر شد.»
در زیر شرح حال او را در مطلبی به قلم الهه خوشنام میخوانید.
پیوند تنگاتنگ شعر و موسیقی، هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) را از موسیقی به شعر رسانید. قهوهخانه کوچک شهر رشت در کوچه پس کوچههای نزدیک خانه پدری هر روز سایه نوجوان را که هنوز سبلیش استالینی نشده بود و ریشهایش دو شاخه، برای شنیدن صدای قمر و ادیب و قوامی و ... به پای رادیوی قهوه خانه میکشانید.
سایه برای رسیدن از موسیقی به شعر همه دیگر استعدادهای خود را در بوته آزمایش گذاشت. چندان قراری نداشت و از بیقراریهایش نه تنها پدر و مادر در عذاب بودند که خود نیز نمیدانست چه میخواهد. جز درس و مشق به هر کار دیگری تن میداد. پدر و مادر نیز به هر ساز این پسر دردانه تخس خانواده تن در میدادند تا شاید آرامشی در این بیقراریها هویدا شود. نقاشی، آشپزی، خیاطی و مجسمهسازی را تجربه و همه را نیمهکاره رها کرده بود. نواختن ویولن نیز سرنوشتی بهتر از دیگر هنرها نداشت. موسیقی و رادیو اما همیشه در متن همه این تجربیات بود.
سرانجام در نوزده سالگی نخستین دفتر شعرش «نخستین نغمهها» را منتشر کرد. خودش که از نغمهها راضی نبود هیچ، شهرتی هم برایش نیاورد. به "سراب" روی آورد تا در ظاهر دلفریب آن حقیقتی را دریابد. پس از آن "شبگیر" و سیاه مشقهای یک و دو سه را عرضه کرد. حالا دیگر در پشت نام سایه، سایهای از اشتهار نیز دیده میشد.
2نظر ثبت شده
آیا از حذف این لیست پخش اطمینان دارید؟
2نظر ثبت شده
لیست پخش ایجاد شد.
نظر شما ثبت گردید و پس از تایید منتشر خواهد شد.
خدا بیامرزتش
مرد برزگی بود