گفتگو با خانواده شهید بیژن شاطریان

/شهید بیژن شاطریان/ اولین شهید ایران اسلامی پس از انقلاب کشته شده توسط سلفی ها
▬◄متولد 27 خرداد 1336 سمنان ◪◪◪ شهادت 1360/1/5 گردنه خان،بانه ►▬

┘◄بعد از تولد به همراه خانواده به شهرستان رباط كریم مهاجرت نمود.او در همسین دوران كودكی مادر مهربان خود را از دست داد .از آن به بعد با نامادری خود بدون هیچ مشكلی زندگی كرد.او در عین حال وقتی پس از دوران كودكی به دبستان پاگذاشت این دوره را در شهرهای تهران و قم سپری كرد و بعد از آن دوره دبیرستان خود را در شهرستان شهریار به پایان برد و در رشته علوم طبیعی دیپلم گرفت.

┘◄شهید در زندگی زیر باز ذلت نمی رفت و همواره در خط اصیل اسلامی حركت می كرد و پیرو اسلام و قرآن بود، در عین حال در كنار تحصیل كار هم می كرد تا كمكی به خانواده خود نموده باشد.پس از دیپلم نیز در رشته مكانیكی مشغول كار و فعالیت شد تا اینكه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با توجه به تجاوز رژیم عراق به مرزهای میهن اسلامیمان در پایگاه بسیج ثبت نام نمود و در ارگان سپاه پاسداران آموزش های لازم جنگی را طی كرد
سرانجام به جبهه اعزام شد ،او دلاوری های فراوانی از خود نشان داد و حتی به مرخصی نیز كم می آمد،◄چون كه می دانست دشمن بی شرم و حیاست و اگر غافل شوند مردم شهرهای مرزی در خطر تجاوز قرار می گیرند.►

【پنجم نوروز سال 1360 تعدادی از برادران بسیج و سپاه قرار شد از مقر سپاه بانه جهت مرخصی به پشت جبهه برگردند.به دلیل نا امن بودن جبهه ها شهید شاطریان و تعداد دیگری از برادران سپاه و بسیج ستونی تشكیل دادند تا برادران فوق را ابتدا به سقز و سپس به دو راهی دیواندره برسانند.

پس از انجام این ماموریت و بدرقه آنان در دو راهی دیواندره شهید شاطریان و همراهان به قصد برگشتن به مقر خود حركت می كند.پس از رسیدن به سقز ساعت دو بعد از ظهر و گذر از آنجا به گردنه خان می رسند.این گردنه در 15 كیلومتری بانه قرار دارد و به جهت اینكه ساعت سه و نیم بعد از ظهر بود و قبل از غروب آفتاب به مقر نمی رسیدند،فرمانده ستون دستور داد در همین جا بمانند تا صبح شود زیرا جاده ها بعد از غروب آفتاب ناامن می شوند.از طرفی به فرمانده خبر رسیده بود كه در پائین گردنه یك ماشین ارتش توسط نیرو های ضد انقلاب منهدم شده بود و لذا فرمانده به جهت اینكه می دانست ضد انقلاب در كمین است دستور داده بود تا همان جا بمانند تا در كمین نیفتند.ولی برادر شاطریان فكر دیگری داشت و چون می دانست مقر از نیرو خالی است و ضدانقلاب حتماً به آنجا حمله خواهد كرد تصمیم گرفت نقض دستور كند و با سه نفر دیگر با یك جیپ شهباز به راه افتادند به همین دلیل دیگر برادران نیز طاقت نیاوردند و به دنبال آنها راه افتادند غافل از اینكه در هشت كیلومتری بانه ضدانقلاب در كمكین نشسته.برادر شاطریان و دیگر دوستانش بدون اینكه بتوانند عكس العملی از خود نشان دهند به درجه رفیع شهادت رسیدند】

نام و یادت گرامی ...