بازدید :
1,213
زمان ارسال :
5 سال پيش
بازدید :
1,213
زمان ارسال :
5 سال پيش
کانال : خانواده کلاین
مستندخانواده ی کلاین - یک چیزی مشکوکه خانواده کلاین . این زوج جوان که تازه ازدواج کردهاند مانند بسیاری از زوجهای دیگر هستند تنها با این تفاوت که قد هر دوی آنها زیر یک متر و بیست سانتیمتر است. بیل یک بیزینسمن سختکوش است و جن آرنولد یک دکتر بسیار متعهد. جن و بیل، ویل، زوئی و دوستشان سوزان را برای لذت بردن از برنامه معروف کریسمس هیوستون به نام چراغانی باغ وحش به آنجا می برند. در باغ وحش، بچه ها از دیدن چراغهای بیشماری که از درختها آویزان شده اند و به شکل حیوانات هستند، لذت می برند اما اوج هیجان آنها زمانیست که بیل و جن برای هر کدام از آنها یک اسباب بازی می خرند که روشن هم می شود. در شب کریسمس، خانواده کلاین تصمیم می گیرند با هم شیرینی بپزند و در تمام این مدت یک نفر در ذهنشان است: بابانوئل! به زودی بقیه افراد فامیل از جمله پدر و مادر جن هم به آنها ملحق می شوند و بچه ها با چنان سرعتی کلوچه ها را می پزند که بیل با شوخی می گوید آنها جن های کارخانه کیبلر را به یادش می آورند. بعد از اینکه کلوچه ها آماده شد، بچه ها بیصبرانه منتظر بابانوئل می شوند. بیل و جن امیدوارند که زوئی با توجه به اینکه درک بهتری از بابانوئل پیدا کرده است، دیگر مثل سال گذشته از او نترسد. اما به محض اینکه او را می بیند، بلافاصله به گریه می افتد و خودش را در آغوش جن مخفی می کند. اما برخلاف او، ویل از نشستن روی زانوی بابانوئل بی نهایت خوشحال است. بابانوئل به هرکدام از بچه ها یک هدیه می دهد و زوئی بالاخره با او کمی گرم می گیرد و برایش می گوید که برای کریسمس یک اسب کوچک می خواهد.
توضیحات :
مستندخانواده ی کلاین - یک چیزی مشکوکه خانواده کلاین . این زوج جوان که تازه ازدواج کردهاند مانند بسیاری از زوجهای دیگر هستند تنها با این تفاوت که قد هر دوی آنها زیر یک متر و بیست سانتیمتر است. بیل یک بیزینسمن سختکوش است و جن آرنولد یک دکتر بسیار متعهد. جن و بیل، ویل، زوئی و دوستشان سوزان را برای لذت بردن از برنامه معروف کریسمس هیوستون به نام چراغانی باغ وحش به آنجا می برند. در باغ وحش، بچه ها از دیدن چراغهای بیشماری که از درختها آویزان شده اند و به شکل حیوانات هستند، لذت می برند اما اوج هیجان آنها زمانیست که بیل و جن برای هر کدام از آنها یک اسباب بازی می خرند که روشن هم می شود. در شب کریسمس، خانواده کلاین تصمیم می گیرند با هم شیرینی بپزند و در تمام این مدت یک نفر در ذهنشان است: بابانوئل! به زودی بقیه افراد فامیل از جمله پدر و مادر جن هم به آنها ملحق می شوند و بچه ها با چنان سرعتی کلوچه ها را می پزند که بیل با شوخی می گوید آنها جن های کارخانه کیبلر را به یادش می آورند. بعد از اینکه کلوچه ها آماده شد، بچه ها بیصبرانه منتظر بابانوئل می شوند. بیل و جن امیدوارند که زوئی با توجه به اینکه درک بهتری از بابانوئل پیدا کرده است، دیگر مثل سال گذشته از او نترسد. اما به محض اینکه او را می بیند، بلافاصله به گریه می افتد و خودش را در آغوش جن مخفی می کند. اما برخلاف او، ویل از نشستن روی زانوی بابانوئل بی نهایت خوشحال است. بابانوئل به هرکدام از بچه ها یک هدیه می دهد و زوئی بالاخره با او کمی گرم می گیرد و برایش می گوید که برای کریسمس یک اسب کوچک می خواهد.
0نظر ثبت شده
آیا از حذف این لیست پخش اطمینان دارید؟
0نظر ثبت شده
لیست پخش ایجاد شد.
نظر شما ثبت گردید و پس از تایید منتشر خواهد شد.